سلام عزیز دلم مامانی صبح روز جمعه 30/3/90 وقتی از خواب بیدار شدیم 15 جای بدنت خال خالی شده بود اول فکر کردم پشه خوردتت ولی شنبه شد 25 تا با بابا رفتیم پیش دکتر باوریان اول از دور دید گفتش که آبله مرغون ولی وقتی نزدیک شد و معاینه کرد گفت شک دارم 2 روز دیگه رفتیم گفت نیست ولی مامانی زخمات عین آبله مرغون جاش هم همین جور پنج شنبه هم 6/3/90 رفتیم واکسن 1.5 سالگیت رو زدیم خیلی درد داشتی تمام پنجشنبه گریه کردی خوابیدی و تب داشتی جمعه هم بهتر شده بودی ولی پات درد میکرد قربونت برم مامان تازگی ها تا ماشین پلیس رو میبینبی صداشو در می اری و صدای کلاغ و گربه و اسب و گاو و گوسفندوبوقلمون و سگ هم بلدی و 2 جمله 2 کلمه ای پشت هم میگی باباش نیشت ماماش این...